فیلمبرداری این فیلم چند روز قبل در تهران تمام شد. علی مصفا، لیلا حاتمی، مهتاب کرامتی، مهدی بجستانی، مریم کاظمی و امیرعلی مالکی بازیگران فیلم هستند. مصفا درفیلم نقش یک راننده آژانس را دارد که از درگیر شدن در هر ماجرایی دوری میکند. سیما همکلاسی قدیمی و دوست خانوادگی اوست که هنوز تلاش میکند دوستیهای سالهای دور را در دل او زنده نگه دارد و نگذارد وی به صورت آدمی گوشهگیر در آید. در میان مسافرهای ثابت علی، زن جوانی است که وقوع اتفاقاتی در طول راه، باعث آشنایی بیشتر آنها میشود و عاملی میشود تا از مشکلات یکدیگر آگاه شوند. صاحب الزمانی قبل از این، سالها در رشتههای مختلف سینمایی مثل تدوین و صداگذاری کار کرده و چند فیلم کوتاه داستانی و مستند هم ساخته است. دوچرخه به مناسبت اولین فیلم بلند سینمایی صاحب الزمانی با او به گفتوگو نشسته است.
علی مصفا و لیلا حاتمی در صحنه ای از فیلم/عکس: بهادر نعمتی
- شما در کنار فعالیتهای هنری در مطبوعات سینمایی هم کار کردهاید. این علاقه به چه زمانی برمیگردد؟
به دوران نوجوانی، که فعالیت هنریام را شروع کردم. از دوران قبل از دبیرستان انواع و اقسام کارها را در زمینه سینما تجربه کردم. دوست داشتم یاد بگیرم و کار عملی کمک زیادی کرد تا همه چیز را از نزدیک ببینم و تجربه کنم. از دستیاری فیلمبرداری در آن زمان شروع کردم و وارد رشتههای دیگر شدم. احساس میکردم این کار عملی، باعث میشود تا زمانی که فیلمهای خودم را میسازم، راحتتر و با اطمینان به نفس بیشتری کارم را انجام دهم. بعداً در دانشگاه هنر، این حرفه را به صورت جدیتر دنبال کردم و در رشته کارگردانی تحصیل کردم. همکاری با مطبوعات سینمایی باعث شد تا با تعدادی از دستاندرکاران سینما صحبت کنم و با تجربههای آنان نیز آشنا شوم.
- این تجربهها زمانی که «چیزهایی هست که نمیدانی» را میساختید چگونه به کمک شما آمد؟
این آموختهها و تجربهها تأثیر خودش را در طول فیلمبرداری نشان داد و کمک زیادی کرد تا کارم را بهتر و راحتتر انجام دهم. واقعیت این است که وقتی آدم میخواهد فیلمی بسازد، مسائل مربوط به آن را میداند و از آنچه که پیشروی خود دارد، تاحد زیادی مطلع است. در عین حال من چون کار تدوین هم کرده بودم، هنگام فیلمبرداری میدانستم که در اتاق تدوین قرار است چه اتفاقی بیفتد. به همین دلیل، کار فیلمبرداری برایم راحتتر بود. خیلی از چیزهایی را که قرار بود در هنگام تدوین مورد توجه قرار دهم، سر صحنه فیلمبرداری رعایت میکردم.
قصه فیلم چگونه نوشته شد؟
چند سالی بود که این قصه را داشتم و در طول این سالها چندین بار آن را بازنویسی کردم. در طول این بازنویسیها، هر بار چیزی اضافه یا کم میشد. در بین چند فیلمنامهای که داشتم، این یکی کاملتر بود و تصمیم گرفتم آن را به عنوان اولین کار بلند سینمایی جلوی دوربین ببرم.
صاحب الزمانی در کنار دوربین و فیلمبردار خود
- چیز ویژهای در این فیلمنامه وجود داشت که آن را به بقیه ترجیح دادید؟
خیر، دلیل خاصی نداشت. تعدادی از دوستانم که قصههایم را خوانده بودند، نظرشان این بود که این یکی بهتر است. من هم آن را در اولویت قرار دادم.
- با انتخاب شخصیت اصلی قصه به عنوان یک راننده، میتوانستید قصههای متنوع و زیادی را تعریف کنید.
خب میدانید، هر آدمی میتواند راننده آژانس باشد و این کار نیازمند تخصص ویژهای نیست. در کنار آن، چنین آدمی با آدمهای متعدد و متنوعی برخورد میکند و میتواند به مکانهای مختلف و متفاوتی سربزند و به دلیل نوع شغلی که او دارد، میتوان حضورش را در مکانهای مختلف توجیه کرد. این شخصیت، کمک میکرد تا قصهام را بهتر تعریف کنم. شخصیت اصلی ما با آدمهای زیادی روبهرو میشود و داستانکهای آنان وارد داستان اصلی فیلم میشود.
- به این ترتیب آیا با فیلمی چند قسمتی سروکار داریم که چند قصه مختلف را تعریف میکند؟
خیر. «چیزهایی هست که نمیدانی» یک فیلم چند قسمتی نیست. در کنار قصه اصلی، ما یک تعداد داستانک داریم که تعریف میشوند و از دل فیلم بیرون میروند.
- در بین این داستانک ها، آیا داستانک نوجوانانه هم دارید؟
بله، یکی از این داستانکها مربوط به یک نوجوان است و باید بگویم بخش خوب و قابل توجهی از فیلم هم هست. نقش این نوجوان را هم امیرعلی مالکی بازی میکند.